اما و اگر های ورود به عرصه ارزهای دیجیتال
این روزها اخبار زیادی درباره ارزهای دیجیتال و فناوری با عنوان بلاكچين به گوش میرسد و رکوردهای شگفتآوری از آن منتشر میشود. بلاکچین در واقع یک پایگاه داده توزیع شده همگانی است که در آن اطلاعات با ترتیب خاصی وارد میشوند و در آینده قابل تغییر نیستند. مزیت اصلی این پایگاه داده همگانی این است که همه کاربران به آن دسترسی دارند و در صورت لزوم میتوانند با تمهیداتی، اطلاعات جدیدی به آن اضافه کنند.این اطلاعات به صورت یکسان برای همه قابل مشاهده است و تغییر اطلاعات قبلی اضافهشده به بلاكچين در عمل غیر ممکن است. بنابراین بلاكچين یک پایگاه داده توزیع شده، مطمئن و هماهنگ بین همه اعضای شرکت کننده بدون نیاز به یک نهاد نظارتی و فساد ناپذیر فراهم میکند.
با استفاده از فناوری بلاكچين و تلفیق آن با شبکههای همتا به همتا میتوان یک سامانه پرداخت غیرمتمرکز ایجاد کرد و هر مقدار پول الکترونیک را در زمانی کوتاه با کارمزدی بسیار پایین (در مقایسه با بانکها) انتقال داد؛ البته فارغ از موقعیت جغرافیایی.کاربردهای این فناوری محدود به سامانههای پرداخت نیست و امکان استفاده از آن در حوزههای مختلفی مانند ذخیرهسازی دادهها، اینترنت اشیا، رایانش ابری، شبکههای اجتماعی، انرژی و… وجود دارد. همچنین امکان نوشتن و قراردادن قراردادهای هوشمند روی بلاكچين با تغییر سازوکارهای قدیمی و کمبازده، مشکلات زیادی را از سر راه بسیاری از شرکتها بر خواهد داشت.
با افزایش اقبال عمومی از ارزهای دیجیتال، علاقه بانکها و صنعت بانکداری نیز به بلاكچين بیشتر شده است و البته فشار روزافزون بر این صنعت برای راهاندازی و پیشبرد پروژههای مبتنی بر بلاكچين را نیز باید به فهرست دلایل این استقبال افزود.
در حال حاضر، بانکها به صورت توافقی و با امضای قراردادهایی با یکدیگر تعامل مالی دارند؛یک بانک توافق میکند که مقدار مشخصی از سهام بانکی دیگر را به ازای مبلغی مشخص بخرد. این فرآیند معمولا بسیار کُند و دربردارنده حجم زیادی از کارهای اداری است. این فرآیند چند روز به داراز میانجامد و این خطر را نیز دارد که یکی از طرفین نتواند به تعهدات خود عمل کند و یا حتی آن را یک طرفه فسخ کند. این دوره زمانی برای اجرای قرارداد و تسویه حساب که به اجرای تعهدات اختصاص دارد آن قدر در نظام بانکی مشکلساز است که هر ساله هزینهای ۶۵ تا ۸۰ میلیارد دلاری را روی دست صنعت مالی میگذارد.
پروژههای بلاكچين ميتواند باعث کاهش یا حتی حذف بازه زمانی اجرای قرارداد و تسویه حساب شود. بلاكچين به خاطر ماهیت دیجیتال خود امکان پردازش امن و در عین حال سریع این عملیات را دارد. از دیگر کاربردهای بلاكچين در حوزه بانکداری میتوان به تبادل ارز بینالمللی به شکلی سریع و و نیز افزایش امنیت تراکنشها اشاره کرد.
روسیه، آمریکا و استرالیا بودجههای پژوهشی زیادی به این حوزه اختصاص دادهاند و به دنبال استفاده از این فناوری در حل مشکلات خود هستند. دانشگاههای برتر آمریکا مهندسی بلاكچين را در برنامه آموزشی خود گنجاندهاند و دانشجویان در این رشته مشغول به تحصیل هستند. دبی نیز در چشمانداز 2020 خود در نظر دارد تمام اسنادش را بر پایه فناوری بلاكچين قرار دهد. بحرین نیز تصمیم دارد تا سال 2020 پیشگام در بلاكچيندر خاورمیانه باشد.
ایران در حوزه فناوری بلاكچين در ابتدای راه قرار دارد و نسبت به دیگر کشورها در این زمینه عقبماندگی قابل توجهی دارد. هم اکنون مرحله تحقیقاتی این فناوری در دانشگاه صنعتی شریف آغاز شده است و اگر شرایط فراهم باشد در حوزه آموزش این فناوری وارد میشود.
بلاكچين یکی از حوزههای فعال و مناسب برای سرمایهگذاری در ایران به شمار میرود و پیشبینی میشود که چند سال آینده سرمایهگذاری در این حوزه در ایران نیز گسترش یابد. در حال حاضر بسیاری از سازمانها و نهادها به دنبال استفاده از این فناوری برای رفع مشکلات بهویژه در زمینه مشکلات مالی هستند. بهتازگی نیز اسنپ با یک شرکت سوئیسی قراردادی امضا کرده است تا برای تراکنشهای خُردش، سیستم بلاكچين تعریف کند.
اما بلاكچين موافقانی کمی ندارد؛ محمدجواد آذری جهرمی وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات با بیان اینکه فناوری بلاكچين با مفهومی که آورده بهزودی همه موضوعات را تحت تاثیر قرار میدهد، تاکید کرده است: «بلاكچين در چند سال آینده تحول شگرفی را در دنیا ایجاد میکند و اگر خود و ساختار خود را منطبق با این تغییرات نکنیم، دوباره در عرصه رقابت فناوری و فرهنگ بازنده خواهیم بود.»
نصرالله جهانگرد معاون فناوری و نوآوری وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات نیز در حاشیه رویداد سالانه رایانش ابری گفته است: «معتقدم شرایط بحرانی خاصی در زمینه گذر به بلاكچين وجود ندارد و موضوع نحوه ورود به این دانش است که طبیعتا میان متخصصان در این زمینه چالشهای فکری و نظری بسیاری وجود دارد.»
او با اشاره به اختلاف نظرها و چالشها در زمینه استفاده از فناوریهای نوین در کشور آن را طبیعی میخواند و تاکید میکند: «این نظریهها بهتدریج جای خود را باز میکنند و هرکسی در این زمینه مسیر خود را دنبال خواهد کرد. آنچه مهم است این است که با تاخیر مواجه نشویم.»
جهانگرد با اشاره به اینکه راهاندازی ارز رمز ملی جزو دستور کار نظام پولی کشور است معتقد است: «در حوزه پولی و بانکی باید خیلی زودتر به سمت تکنولوژیهای روز مانند بلاكچين و بیگدیتا روی میآوردیم و بیاوریم تا بتوانیم از مزایای آن استفاده کنیم و ریسکهای کار نیز کمتر شود.»
در بستر فناوری بلاكچين که همگن و همتاست هیچ شخص ثالثی وجود ندارد که بخواهد مانعی در نقل و انتقالات و معاملات مالی ایجاد کند. به عنوان نمونه، تنها اعضای شبکه بیتکوین هستند که در بستر این فناوری به نظارت بر مبادلات میپردازند و از همه مهمتر ضرورت توجه به استفاده از ظرفیتها و فرصتهای بلاكچين میتواند برای حل سایر مشکلات، پیشروی سیاستگذاران و تصمیمسازان قرار گیرد.
سرمایهگذاری برای تحقیق، آموزش و ورود این فناوری به بخشهایی مانند نظام بانکداری که نیاز به شفافیت و هماهنگی بیشتری دارند باید یکی از اولویتهای اصلی کشور در چارچوب تحقق اهداف سیاسی، اقتصادی و اجتماعی کشور قرار گیرد.